تبلیغات
تبلیغات
آمار بازدید
کل بازدید :
افراد آنلاین :
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 23095
بازدید هفته : 155386
بازدید ماه : 173430
بازدید کل : 963314
تعداد مطالب : 3740
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1
تبلیغات
شايد از دست دادن دندان در كودكي خاطره چندان ناخوشايندي نباشد؛ اما در بزرگسالي بسيار نامطلوب است ؛ از اين رو دانشمندان دانشگاه نوا ساوثايسترن، در تلاش براي دستيابي به دندانهاي طبيعي از سلولهاي خود فرد، به بررسي شيوههاي ممكن براي كنترل رشد سلولهاي بنيادي به منظور توليد بافت دنداني پرداختهاند.
رويكرد محققان آمريكايي، استخراج سلولهاي بنيادي از بافت دهاني مانند داخل بافت دندان يا مغز استخوان است.
اين سلولها پس از جمعآوري در يك چارچوب پليمري به شكل دندان دلخواه نصب ميشود. اين پليمر از مواد مشابه مورد استفاده در ساختار زيستي قابل جذب مجدد بوده؛ از اين رو اين چارچوب به مرور زمان حل ميشود.
پس از آن دندانها بطور جداگانه رشد كرده و در دهان فرد قرار ميگيرند يا اين كه سلول بنيادي را درون دهان پرورش داده تا طي چند ماه به اندازه يك دندان كامل برسد.
تاكنون اين دندانها در دهان موشها و ميمونها پرورش داده شده و كارآزماييهاي انساني نيز در راه است؛ اما اينكه آيا اين فناوري قادر به توليد دندانهايي است كه با خون تغذيه شده و از حس كامل برخوردارند، در آينده مشخص خواهد شد.
پرورش دندان براي دانشمندان يك چالش بزرگ است؛ چرا كه سلولهاي بنيادي بايد براي ايجاد تعادل كامل بافت سخت، عاج و مینای دندان تحريك شده و همچنين اندازه و شكل دقيق نيز بدست آيد.
تا به امروز اين محققان حدود 1.7 ميليون دلار كمك هزينه براي تحقيقات خود دريافت كردهاند.
محققان بر اين باورند كه با كنترل رشد مجدد دندان و اثبات ايمن بودن اين فناوري، اين دندانها بطور گسترده در آمريكا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
یکی از بنیانگذاران فیسبوک برای خلاصی از پرداخت مالیاتهای سنگین از تابعیت آمریکا صرفنظر کرد.
ادواردو ساورین در آستانه ورود فیسبوک به بازار سهام تصمیم گرفته است تا تابعیت آمریکایی خود را لغو کند تا با این اقدام بتواند پول بیشتری برای خود پسانداز کند.
این مرد برزیلی 30 ساله در سال 1998 و پس از شش سال زندگی در آمریکا شهروند این کشور شد و این در حالی است که این فرد سال گذشته تابعیت سنگاپور را به دست آورده و از تابعیت آمریکا صرفنظر کرد.
این اقدام بنیانگذار فیسبوک بدین معنی است که وی مالیات کمتری خواهد پرداخت. این در حالی است که ساورین باید برای این اقدام خود هزینهای پرداخت کند و آن هزینه "مالیات خروج" بر سهام وی در فیسبوک است.
شاهزاده چارلز، ولیعهد بریتانیا اخبار هواشناسی شبکه «بی بی سی» اسکاتلند را گزارش کرد! گویندگی خبر شاهزاده چارلز که هزاران بار از شبکه های تلویزیونی تکرار شد، با لحن طنزآمیز این شخصیت سلطنتی رنگ و بویی دیگر به خود گرفت.
او در گزارش خود گفت: «صبحی مه آلود در انتظار قلعه «می» در «کیتنس» است، اما ممکن است این هوا به بارندگی، باد و حتی بارش برف نیز منجر شود. ریزش های ناگهانی نیز برای ساکنان بالمورال پیش بینی می شود».
در این لحظه شاهزاده چارلز رو به دوربین کرد و پرسید: «آخر چه کسی این متن را نوشته است؟» شاهزاده چارلز و همسرش به مناسبت شصتمین سال تاسیس تلویزیون «بی بی سی» اسکاتلند، ساعتی را در استودیوی این شبکه خبری سپری کردند و این گویندگی هم به همین مناسبت بود.
يك سيارك عظيم در ابعاد يك اتوبوس مدرسه با عبور از داخل مدار ماه و بدون ايجاد خطري جدي، روز يكشنبه از كنار زمين عبور كرد.
سيارك 2012 JU به پهناي 12 متر، روز يكشنبه 13 مي (24 ثور) از فاصله 191 هزار كيلومتري زمين عبور كرد.
بر اساس گزارش برنامه «اشياء نزديك به زمين» ناسا در آزمايشگاه پيشرانه جت (JPL)، فاصله اين سيارك در داخل مدار ماه حدود 383 هزار كيلومتر بوده است. همچنين مدت زمان چرخش اين سنگ فضايي بدور خورشيد نيز در حدود 3.2 سال بطول ميانجامد.
عبور سياركهايي در اين ابعاد، پديده چندان غير معمولي محسوب نميشوند؛ در نخستين روز از ماه آوريل نيز سيارك عظيم 2012 EG5 به پهناي 46 متر از فاصله 230 هزار كيلومتري زمين عبور كرد.
اما اين سيارك ها در مقايسه با سيارك 2005 YU55 در ابعاد يك شهر، بسيار سبك وزن و كوچك محسوب ميشوند. اين سيارك عظيم ماه نوامبر گذشته از فاصله 325 كيلومتري زمين عبور كرد و به گفته محققان بزرگترين نمونهاي است كه از سال 1976 ميلادي از كنار زمين گذر كرده است.
محققان تاكنون هشت هزار و 900 سيارك نزديك زمين كشف كرده اند، اما تعداد اين سيارك ها احتمالا بيش از اين تعداد است. محققان برنامه اشياء نزديك به زمين ناسا و محققان نجوم بطور مستمر سيارك هاي بالقوه خطرناك براي زمين را مورد رصد قرار مي دهند.
گفته مي شود، اصابت سياركي به پهناي 10 كيلومتر در 65 ميليون سال قبل با زمين باعث انقراض نسل دايناسورها شده است.
آیا میتوان شبکه جهانی اینترنت را با فشردن یک کلید قطع کرد؟ کلید قطع اینترنت در دست کیست؟ چرا آمریکا میخواهد کلید قطع شبکه جهانی را در دست داشته باشد؟ چه زمانی باید اینترنت جهان را قطع کرد؟ راههای مقابله با چنین تهدیداتی چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها و سوالات دیگر در مورد کلید قطع اینترنت «مشرق» گزارشي منتشر كرده است.
در اين گزارش آمده است: پس از حوادث یازده سپتامبر، دولت آمریکا به بهانه مبارزه با تهدیدات تروریستی فرارو، قانونی تحت عنون قانون میهن دوستی آمریکا را به تصویب رساند تا کنترلهای امنیتی خود را افزایش دهد. این لایحه بدعتی امنیتی در تاریخ آمریکا و در تاریخ روابط بین الملل بود که طی مدت زمانی اندک لایحهای با حجم بیش از 200 صفحه را به تصویب رساندند. این لایحه مقررات سختتری را برای مهاجرت، اقامت و تابعیت مهاجران غیرآمریکایی وضع میکند و امکان هرگونه اقدام پیشگیرانه در داخل آمریکا را به بهانه تأمین امنیت، به قوه مجریه میدهد.
ده سال پس از این حادثه، دولت آمریکا بار دیگر اقدامی مشابه را این بار در فضای سایبر در دست انجام دارد. پس از تحولات مصر و اقدام دولت سرنگون شده این کشور در قطع اینترنت برای جلوگیری از سازماندهی معترضان، دولت آمریکا نیز به این فکر افتاد تا امکان اقدامی مشابه را در سطح جهانی برای خود فراهم کند. بر این اساس سناتور جو لیبرمن، سوزان کالینز و تام کارپر لایحهای 200 صفحهای را با عنوان لایحه امنیت سایبری تقدیم کنگره کردند. عنوان دقیق این لایحه، "قانون حمایت از فضای سایبری به عنوان دارایی ملی" است که تشکیل دفتر سیاستگذاری فضای سایبر در دفتر ریاست جمهوری و "مرکز ملی امنیت سایبری و ارتباطات" در سازمان امنیت ملی آمریکا یکی از بندهای این لایحه است. وظیفه این بخش، کنترل تمام ورودیها و خروجیهای درگاه اینترنت از طریق شرکتهای سرویس دهنده اینترنت است.
در ادامه اين گزارش آمده است: یکی از مهمترین بخشهای لایحه امنیت سایبری که جنجال بسیاری نیز بدنبال داشته، کلید قطع اینترنت یا Internet Kill Switch است. براساس این بند از لایحه، درصورت تصویب، رئیس جمهور آمریکا میتواند در شرایط اضطراری مانند حملات سایبری به تأسیسات و زیرساختها، بخشی از ورودیهای شبکه جهانی اینترنت به آمریکا را مسدود کند و به طور کلی با ابلاغ به سرویس دهندههای عمده اینترنت جهان – یاهو، گوگل و ... -، سرویس دهی آنها را متوقف نماید. این قسمت از لایحه از نظر فنی و سیاسی بیشترین بحثها را تا کنون در پی داشته است. کارکرد kill switch بدین صورت است که در مقیاس کوچک، در صورت وجود احتمال حمله سایبری، دولت آمریکا ارتباط یک زیرساخت – مانند نیروگاه- با شبکه جهانی را بطور کامل قطع خواهد کرد و یا تمامی ورودی ها و خروجیهای آن را بطور کامل رصد کرده و کنترل مینماید. این بخش از این قانون انتقادات فراوانی را برانگیخته، چرا که منتقدین و کارشناسان فضای سایبر این اقدام آمریکا را مصادره کنترل اینترنت دانسته و این قانون اینترنت جهانی را دارایی ملی ایالات متحده فرض میکند.
سناتور لیبرمن از تدوین کنندگان این لایحه، اینترنت را برای کاربران آن مکانی خطرناک توصیف میکند که دشمنان میتوانند با استفاده از خطوط الکترونیک تهدیدات امنیتی فراوانی را متوجه امنیت کشور کنند. یکی از دستاویزهای اصلی تهیه کنندگان این لایحه، حملات سایبری کاربران چینی است. براساس این ادعا روزانه میلیونها حمله سایبری علیه آمریکا صورت میگیرد که 98 درصد آنها از چین سازماندهی میشود و برای مقابله با این حملات باید امنیت را به فضای سایبر بازگرداند. لیبرمن در این خصوص به سیانان میگوید: "رئیس جمهور و دولت هیچگاه اینترنت را تسخیر نخواهند کرد." لیبرمن در مورد اینکه آیا طرح او و کالینز با آزادیهای مدنی مغایرتی ندارد، اظهار داشت: "یک حمله سایبری به آمریکا میتواند همچون یک حمله نظامی ،یا حتی فراتر از آن، به بانکها، ارتباطات، اقتصاد و حمل و نقل ما آسیب برساند."
وی برای توجیه این قانون، به اختیاراتی که دولت چین در زمینه اینترنت دارد، اشاره کرده و اظهار میدارد: "دولت چین میتواند در وضعیت جنگی بخشهایی از اینترنت خود را قطع کند، ما نیز میخواهیم چنین امکانی را در اینجا داشته باشیم."
به گفته وی، اختیار رئیس جمهور آمریکا در استفاده از این طرح محدود به زمانهایی شده که امنیت سایبری تهدید میگردد و چنین اختیاری بر اساس قانون اعطا شده است.
براساس اطلاعات موجود، 40 درصد از شبکه اینترنت چین که عمدتا ارتباط زیرساختهای حیاتی این کشور را تأمین میکند، اینترنت ملی بوده و امکان حمله به آن از خارج از کشور وجود ندارد و در صورت بروز تهدیدات سایبری، زیرساختهای این کشور از حملات احتمالی مصون خواهد بود.
با توجه به افزایش مطرح شدن تهدید چین به عنوان پایگاه حملات سایبری به آمریکا، و با وجود پیشینه حملات یازده سپتامبر و آغاز جنگافروزی آمریکا برای برقراری نظم نوین جهانی، این احتمال که حملات سایبری پردامنه علیه زیرساختهای آمریکا طراحی و اجرا شود دور از ذهن نیست. با وجود تاکید بسیار مقامات پنتاگون بر آسیبپذیر بودن شبکه برق آمریکا و ایجاد هراس از خاموشی سراسری در صورت بروز حملات سایبری، طراحی یازده سپتامبر سایبری از جمله پیشبینیهای سیاستمداران و کارشناسان بوده است.
با این که براساس آخرین خبرها، "کلید قطع اینترنت" از آخرین لایحه امنیت سایبری حذف شده است٬ کاخ سفید ادعا میکند که بنا بر قانون 1934 که منجر به شکلگیری "کمیسیون ارتباطات فدرال" شد، رئیس جمهور آمریکا همچنان قادر به دخالت در شبکه جهانی اینترنت است. بنا بر این قانون، در صورت بروز "هر گونه شرایط اضطراری یا بحران یا خطری که ملت را تهدید کند"، رئیس جمهور دارای "حق استفاده یا کنترل هر گونه ... پایگاه یا وسیلهای" است. با وجود این که جنبههای بحثبرانگیز از این لایحه حذف شد٬ این لایحه همچنان دربرگیرنده مفاد بسیاری است که نشاندهنده اعطای قدرت گستردهای به رئیس جمهور به نمایندگی از دولت فدرال است. یکی از مفاد این لایحه، این قدرت را به وزارت امنیت داخلی آمریکا میدهد تا از شرکتهای خصوصی در بخشهای خاصی ارزیابی احتمال خطر به عمل آورد و آنان را مجبور به پیروی از فرمانهای گسترده جهت ایمنسازی سیستمهایشان کند.
کلید هفت مرحلهای قطع اینترنت
به جز Kill Switch، کلید قطع دیگری برای قطع شبکه جهانی وجود دارد که از هفت کلید یا کارت هوشمند تشکیل شده و در دست گروهی هفت نفره از بریتانیا، ایالات متحده، بورکینا فاسو، ترینیداد و توباگو، کانادا، چین و جمهوری چک است. برای فعال کردن این کلید باید پنج عضو از هفت عضو در پایگاهی در آمریکا گرد هم آیند تا کل سیستم را restart کنند. این کلیدها در واقع کارتهای هوشمندی هستند که هر یک دربرگیرنده بخشی از کلید اصلی DNSSEC (ضمیمههای امنیتی سامانه نام دامنه) است. این برنامه امنیتی زیر نظر"شرکت اینترنتی نامها و شمارههای واگذارشده" یا به اختصار "آیکان" (ICANN) اداره میشود. این شرکت یک گروه نظارتی است که به یک سیستم امنیتی دسترسی دارند٬ سیستمی که جهت محافظت از کاربران در برابر کلاهبرداریها و حملات سایبری طراحی شده است.
حمله سایبری
سايبر يا فضاي سايبري (cyberspace) «مجموعهاي از تمامي شبكههاي ارتباطي رايانهاي» است كه از ميان آن ها، «اينترنت» بزرگ ترين شبكه محسوب مي شود . بنابراين، سايبر يا فضاي سايبري، اينترنت و ديگر سامانه هاي رايانه اي، ارتباطي و مخابراتي را در برمیگیرد. به همين ترتيب، حمله سايبري (cyber attack) يا (cyber warfare) در معناي عام و كلي خود، حمله به شبكه هاي رايانه اي، ارتباطي و مخابراتي با هدف تخريب و/ يا سرقت داده ها و اطلاعات معنا مي شود. در حملات سايبري، تماميت، صحت و اصالت دادهها، معمولاً توسط كدهاي مخرب تغيير داده شده، باعث بروز خطا در دادههاي پردازش شده خروجي سامانه ميگردند. بدافزارها (ویروسها) كدهاي مخرب را از طريق اينترنت به رايانه مورد نظر ارسال، و سپس دستورات مورد نظر خود را براي تصاحب يا اِعمال تغيير در محتواهاي موجود در رايانه قرباني و/يا ايجاد اختلال در ديگر رايانههاي مرتبط با رايانه قرباني (شبكه) صادر ميكنند. با اين توصيف، راهبرد جديد آمريكا در برخورد با حملات سايبري، عمدتاً ناظر به حملاتي است كه داراي اين ويژگيها باشند.
دستورالعملهای وضعیت اضطراری سایبری
در این راهبرد سه دستور العمل عمده برای وضعیت اضطراری سایبری پیش بینی شده است:
دستور العمل زمان صلح: نیروهای آمریکایی اجازه خواهند داشت با ارسال کدهای رایانهای غیرفعال به شبکههای کشورهای دیگر، سلامت مسیرهای ارتباطی آنها را مورد آزمایش قرار دهند. همین کدهای غیرفعال در صورت بروز درگیری و حمله سایبری، مسیری را در اختیار فرماندهی عملیات سایبر آمریکا قرار میدهد که میتواند از طریق آن حملات سایبری علیه کشور مورد نظر را ساماندهی کند. این دستورالعمل کشورهای متحد و دوست آمریکا را مستثنی قرار میدهد.
دستورالعمل مقابله به مثل در وضعیت اضطراری: در چنین شرایطی نیروهای آمریکایی مجاز خواهند بود با نفوذ به شبکه دشمن، سرورهای آن را در هر جای جهان غیرفعال کرده و مسیرهای حملات سایبری را مسدود نماید.
دستور العمل درباره کشورهای بیطرف: حمله کنندگان اغلب برای اینکه ردپایی از خود برجای نگذارند، حملاتشان را از طریق رایانهها و شبکههایی انجام میدهند که نقشی در موضوع ندارند و بی تقصیر محسوب میشوند. در این دستور العمل، نیروهای آمریکایی در صورت اطلاع از عدم مشارکت و تقصیر کشوری در حمله سایبری علیه آمریکا، برای انجام حمله سایبری علیه گروه حمله کننده، از کشور مذکور کسب اجازه مینماید. البته باید دید در عمل تا چه اندازه این دستورالعملها رعایت میشود و آیا دولت ایالات متحده که در مورد دخالتهای نظامی در دیگر کشورها هم کسب اجازه نمیکند، آیا در مورد دخالت سایبری کسب اجازه خواهد کرد یا خیر؟!
در ادامه اين گزارش ميخوانيم:به نظر میرسد محدوده امنیت و تأمین آن، امروزه از مرزهای فیزیکی فراتر رفته به فضای مجازی و سایبر رسیده است. آنچه که در آغاز موج بیداری اسلامی در منطقه نیز رخ داد شاهدی بر این ادعاست که فضای مجازی رابطهای مستقیم با امنیت ملی و بقای حکومتها دارد. دولتها در شرایطی که امنیت ملی خود را در خطر ببینند، تمام راههایی را که امکان خدشه وارد شدن به امنیت از طریق آن وجود دارد، مسدود خواهند کرد. دولت آمریکا نیز از این قائده مستثنی نبوده و حرکتی را که از ده سال پیش برای امنیتی کردن فضای کشور و القای ذهنیت ترس و در معرض حمله بودن به افکار عمومی آمریکا آغاز کرده، با بسط آن به فضای سایبر ادامه میدهد. نگرانیهای موجود از اجرای این طرح به یکجانبهگرایی آمریکا و عدم پایبندی این کشور به موازین بین المللی باز میگردد. این که آمریکا چه اقدامی را در فضای سایبر مستحق پاسخ نظامی بداند و یا چگونه میتوان از صحت ادعاهای آنها مبنی بر انجام حملات از کشوری خاص اطمینان حاصل کرد، همگی از نقاط مبهم این قانون است که با توجه به پیشینه سیاه آمریکا، اما و اگرهای بسیاری را بدنبال دارد.
در آن سوی این فرضیه مخالفانی نیز هستند. برخی از مخالفان این فرضیه را ناممکن و برخی دیگر آن را دور از عقل میدانند. پل کوشر، مدیر و دانشمند ارشد مرکز پژوهشی رمزنگاری و یکی از مهندسان پروتکل SSl 3.0 که در زمینه امنیت سابقهای طولانی دارد، بر این باور است که این فرضیه "از یک سو بیمعنی و از سوی دیگر غیرعملی و وحشتناک است." او در ادامه میگوید که کلید قطع اینترنت "یک سلاح بیفایده است... شبکههایی مانند اینترنت در انجام بسیاری از امور نقشی حیاتی دارند. اگر زمانی با یک کلید قطعش کنید منجر به صدمات جبرانناپذیری خواهید شد و بعید بدانم اصلاً از این کار منفعتی ببرید.... شاید من زیادی بدگمان هستم، اما برداشت من این است که این فرضیه ریشه در تکنولوژی-هراسی دارد... من به شما قول میدهم اگر چنین امکانی وجود یابد هر هکر نوجوانی سعی خواهد کرد که سر در آورد چگونه آن را فعال کند." وی در جای دیگری از مصاحبه جلوگیری از حمله سایبری با قطع اینترنت را مانند "تلاش برای جلوگیری از یک انفجار به وسیله یک انفجار به مراتب مهیب تر" میداند." "پرسشی که پیش میآید این است که آیا اصلاً شرایطی وجود دارد که کسی بخواهد کل اینترنت را قطع کند؟ ... بنا به دلایل فنی و سیاسی، هیچ لایحهای مشابه با یک "کلید قطع اینترنت" هرگز به امضا نخواهد رسید.
آیا میتوان شبکه جهانی اینترنت را با فشردن یک کلید قطع کرد؟ کلید قطع اینترنت در دست کیست؟ چرا آمریکا میخواهد کلید قطع شبکه جهانی را در دست داشته باشد؟ چه زمانی باید اینترنت جهان را قطع کرد؟ راههای مقابله با چنین تهدیداتی چیست؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها و سوالات دیگر در مورد کلید قطع اینترنت «مشرق» گزارشي منتشر كرده است.
در اين گزارش آمده است: پس از حوادث یازده سپتامبر، دولت آمریکا به بهانه مبارزه با تهدیدات تروریستی فرارو، قانونی تحت عنون قانون میهن دوستی آمریکا را به تصویب رساند تا کنترلهای امنیتی خود را افزایش دهد. این لایحه بدعتی امنیتی در تاریخ آمریکا و در تاریخ روابط بین الملل بود که طی مدت زمانی اندک لایحهای با حجم بیش از 200 صفحه را به تصویب رساندند. این لایحه مقررات سختتری را برای مهاجرت، اقامت و تابعیت مهاجران غیرآمریکایی وضع میکند و امکان هرگونه اقدام پیشگیرانه در داخل آمریکا را به بهانه تأمین امنیت، به قوه مجریه میدهد.
ده سال پس از این حادثه، دولت آمریکا بار دیگر اقدامی مشابه را این بار در فضای سایبر در دست انجام دارد. پس از تحولات مصر و اقدام دولت سرنگون شده این کشور در قطع اینترنت برای جلوگیری از سازماندهی معترضان، دولت آمریکا نیز به این فکر افتاد تا امکان اقدامی مشابه را در سطح جهانی برای خود فراهم کند. بر این اساس سناتور جو لیبرمن، سوزان کالینز و تام کارپر لایحهای 200 صفحهای را با عنوان لایحه امنیت سایبری تقدیم کنگره کردند. عنوان دقیق این لایحه، "قانون حمایت از فضای سایبری به عنوان دارایی ملی" است که تشکیل دفتر سیاستگذاری فضای سایبر در دفتر ریاست جمهوری و "مرکز ملی امنیت سایبری و ارتباطات" در سازمان امنیت ملی آمریکا یکی از بندهای این لایحه است. وظیفه این بخش، کنترل تمام ورودیها و خروجیهای درگاه اینترنت از طریق شرکتهای سرویس دهنده اینترنت است.
در ادامه اين گزارش آمده است: یکی از مهمترین بخشهای لایحه امنیت سایبری که جنجال بسیاری نیز بدنبال داشته، کلید قطع اینترنت یا Internet Kill Switch است. براساس این بند از لایحه، درصورت تصویب، رئیس جمهور آمریکا میتواند در شرایط اضطراری مانند حملات سایبری به تأسیسات و زیرساختها، بخشی از ورودیهای شبکه جهانی اینترنت به آمریکا را مسدود کند و به طور کلی با ابلاغ به سرویس دهندههای عمده اینترنت جهان – یاهو، گوگل و ... -، سرویس دهی آنها را متوقف نماید. این قسمت از لایحه از نظر فنی و سیاسی بیشترین بحثها را تا کنون در پی داشته است. کارکرد kill switch بدین صورت است که در مقیاس کوچک، در صورت وجود احتمال حمله سایبری، دولت آمریکا ارتباط یک زیرساخت – مانند نیروگاه- با شبکه جهانی را بطور کامل قطع خواهد کرد و یا تمامی ورودی ها و خروجیهای آن را بطور کامل رصد کرده و کنترل مینماید. این بخش از این قانون انتقادات فراوانی را برانگیخته، چرا که منتقدین و کارشناسان فضای سایبر این اقدام آمریکا را مصادره کنترل اینترنت دانسته و این قانون اینترنت جهانی را دارایی ملی ایالات متحده فرض میکند.
سناتور لیبرمن از تدوین کنندگان این لایحه، اینترنت را برای کاربران آن مکانی خطرناک توصیف میکند که دشمنان میتوانند با استفاده از خطوط الکترونیک تهدیدات امنیتی فراوانی را متوجه امنیت کشور کنند. یکی از دستاویزهای اصلی تهیه کنندگان این لایحه، حملات سایبری کاربران چینی است. براساس این ادعا روزانه میلیونها حمله سایبری علیه آمریکا صورت میگیرد که 98 درصد آنها از چین سازماندهی میشود و برای مقابله با این حملات باید امنیت را به فضای سایبر بازگرداند. لیبرمن در این خصوص به سیانان میگوید: "رئیس جمهور و دولت هیچگاه اینترنت را تسخیر نخواهند کرد." لیبرمن در مورد اینکه آیا طرح او و کالینز با آزادیهای مدنی مغایرتی ندارد، اظهار داشت: "یک حمله سایبری به آمریکا میتواند همچون یک حمله نظامی ،یا حتی فراتر از آن، به بانکها، ارتباطات، اقتصاد و حمل و نقل ما آسیب برساند."
وی برای توجیه این قانون، به اختیاراتی که دولت چین در زمینه اینترنت دارد، اشاره کرده و اظهار میدارد: "دولت چین میتواند در وضعیت جنگی بخشهایی از اینترنت خود را قطع کند، ما نیز میخواهیم چنین امکانی را در اینجا داشته باشیم."
به گفته وی، اختیار رئیس جمهور آمریکا در استفاده از این طرح محدود به زمانهایی شده که امنیت سایبری تهدید میگردد و چنین اختیاری بر اساس قانون اعطا شده است.
براساس اطلاعات موجود، 40 درصد از شبکه اینترنت چین که عمدتا ارتباط زیرساختهای حیاتی این کشور را تأمین میکند، اینترنت ملی بوده و امکان حمله به آن از خارج از کشور وجود ندارد و در صورت بروز تهدیدات سایبری، زیرساختهای این کشور از حملات احتمالی مصون خواهد بود.
با توجه به افزایش مطرح شدن تهدید چین به عنوان پایگاه حملات سایبری به آمریکا، و با وجود پیشینه حملات یازده سپتامبر و آغاز جنگافروزی آمریکا برای برقراری نظم نوین جهانی، این احتمال که حملات سایبری پردامنه علیه زیرساختهای آمریکا طراحی و اجرا شود دور از ذهن نیست. با وجود تاکید بسیار مقامات پنتاگون بر آسیبپذیر بودن شبکه برق آمریکا و ایجاد هراس از خاموشی سراسری در صورت بروز حملات سایبری، طراحی یازده سپتامبر سایبری از جمله پیشبینیهای سیاستمداران و کارشناسان بوده است.
با این که براساس آخرین خبرها، "کلید قطع اینترنت" از آخرین لایحه امنیت سایبری حذف شده است٬ کاخ سفید ادعا میکند که بنا بر قانون 1934 که منجر به شکلگیری "کمیسیون ارتباطات فدرال" شد، رئیس جمهور آمریکا همچنان قادر به دخالت در شبکه جهانی اینترنت است. بنا بر این قانون، در صورت بروز "هر گونه شرایط اضطراری یا بحران یا خطری که ملت را تهدید کند"، رئیس جمهور دارای "حق استفاده یا کنترل هر گونه ... پایگاه یا وسیلهای" است. با وجود این که جنبههای بحثبرانگیز از این لایحه حذف شد٬ این لایحه همچنان دربرگیرنده مفاد بسیاری است که نشاندهنده اعطای قدرت گستردهای به رئیس جمهور به نمایندگی از دولت فدرال است. یکی از مفاد این لایحه، این قدرت را به وزارت امنیت داخلی آمریکا میدهد تا از شرکتهای خصوصی در بخشهای خاصی ارزیابی احتمال خطر به عمل آورد و آنان را مجبور به پیروی از فرمانهای گسترده جهت ایمنسازی سیستمهایشان کند.
کلید هفت مرحلهای قطع اینترنت
به جز Kill Switch، کلید قطع دیگری برای قطع شبکه جهانی وجود دارد که از هفت کلید یا کارت هوشمند تشکیل شده و در دست گروهی هفت نفره از بریتانیا، ایالات متحده، بورکینا فاسو، ترینیداد و توباگو، کانادا، چین و جمهوری چک است. برای فعال کردن این کلید باید پنج عضو از هفت عضو در پایگاهی در آمریکا گرد هم آیند تا کل سیستم را restart کنند. این کلیدها در واقع کارتهای هوشمندی هستند که هر یک دربرگیرنده بخشی از کلید اصلی DNSSEC (ضمیمههای امنیتی سامانه نام دامنه) است. این برنامه امنیتی زیر نظر"شرکت اینترنتی نامها و شمارههای واگذارشده" یا به اختصار "آیکان" (ICANN) اداره میشود. این شرکت یک گروه نظارتی است که به یک سیستم امنیتی دسترسی دارند٬ سیستمی که جهت محافظت از کاربران در برابر کلاهبرداریها و حملات سایبری طراحی شده است.
حمله سایبری
سايبر يا فضاي سايبري (cyberspace) «مجموعهاي از تمامي شبكههاي ارتباطي رايانهاي» است كه از ميان آن ها، «اينترنت» بزرگ ترين شبكه محسوب مي شود . بنابراين، سايبر يا فضاي سايبري، اينترنت و ديگر سامانه هاي رايانه اي، ارتباطي و مخابراتي را در برمیگیرد. به همين ترتيب، حمله سايبري (cyber attack) يا (cyber warfare) در معناي عام و كلي خود، حمله به شبكه هاي رايانه اي، ارتباطي و مخابراتي با هدف تخريب و/ يا سرقت داده ها و اطلاعات معنا مي شود. در حملات سايبري، تماميت، صحت و اصالت دادهها، معمولاً توسط كدهاي مخرب تغيير داده شده، باعث بروز خطا در دادههاي پردازش شده خروجي سامانه ميگردند. بدافزارها (ویروسها) كدهاي مخرب را از طريق اينترنت به رايانه مورد نظر ارسال، و سپس دستورات مورد نظر خود را براي تصاحب يا اِعمال تغيير در محتواهاي موجود در رايانه قرباني و/يا ايجاد اختلال در ديگر رايانههاي مرتبط با رايانه قرباني (شبكه) صادر ميكنند. با اين توصيف، راهبرد جديد آمريكا در برخورد با حملات سايبري، عمدتاً ناظر به حملاتي است كه داراي اين ويژگيها باشند.
دستورالعملهای وضعیت اضطراری سایبری
در این راهبرد سه دستور العمل عمده برای وضعیت اضطراری سایبری پیش بینی شده است:
دستور العمل زمان صلح: نیروهای آمریکایی اجازه خواهند داشت با ارسال کدهای رایانهای غیرفعال به شبکههای کشورهای دیگر، سلامت مسیرهای ارتباطی آنها را مورد آزمایش قرار دهند. همین کدهای غیرفعال در صورت بروز درگیری و حمله سایبری، مسیری را در اختیار فرماندهی عملیات سایبر آمریکا قرار میدهد که میتواند از طریق آن حملات سایبری علیه کشور مورد نظر را ساماندهی کند. این دستورالعمل کشورهای متحد و دوست آمریکا را مستثنی قرار میدهد.
دستورالعمل مقابله به مثل در وضعیت اضطراری: در چنین شرایطی نیروهای آمریکایی مجاز خواهند بود با نفوذ به شبکه دشمن، سرورهای آن را در هر جای جهان غیرفعال کرده و مسیرهای حملات سایبری را مسدود نماید.
دستور العمل درباره کشورهای بیطرف: حمله کنندگان اغلب برای اینکه ردپایی از خود برجای نگذارند، حملاتشان را از طریق رایانهها و شبکههایی انجام میدهند که نقشی در موضوع ندارند و بی تقصیر محسوب میشوند. در این دستور العمل، نیروهای آمریکایی در صورت اطلاع از عدم مشارکت و تقصیر کشوری در حمله سایبری علیه آمریکا، برای انجام حمله سایبری علیه گروه حمله کننده، از کشور مذکور کسب اجازه مینماید. البته باید دید در عمل تا چه اندازه این دستورالعملها رعایت میشود و آیا دولت ایالات متحده که در مورد دخالتهای نظامی در دیگر کشورها هم کسب اجازه نمیکند، آیا در مورد دخالت سایبری کسب اجازه خواهد کرد یا خیر؟!
در ادامه اين گزارش ميخوانيم:به نظر میرسد محدوده امنیت و تأمین آن، امروزه از مرزهای فیزیکی فراتر رفته به فضای مجازی و سایبر رسیده است. آنچه که در آغاز موج بیداری اسلامی در منطقه نیز رخ داد شاهدی بر این ادعاست که فضای مجازی رابطهای مستقیم با امنیت ملی و بقای حکومتها دارد. دولتها در شرایطی که امنیت ملی خود را در خطر ببینند، تمام راههایی را که امکان خدشه وارد شدن به امنیت از طریق آن وجود دارد، مسدود خواهند کرد. دولت آمریکا نیز از این قائده مستثنی نبوده و حرکتی را که از ده سال پیش برای امنیتی کردن فضای کشور و القای ذهنیت ترس و در معرض حمله بودن به افکار عمومی آمریکا آغاز کرده، با بسط آن به فضای سایبر ادامه میدهد. نگرانیهای موجود از اجرای این طرح به یکجانبهگرایی آمریکا و عدم پایبندی این کشور به موازین بین المللی باز میگردد. این که آمریکا چه اقدامی را در فضای سایبر مستحق پاسخ نظامی بداند و یا چگونه میتوان از صحت ادعاهای آنها مبنی بر انجام حملات از کشوری خاص اطمینان حاصل کرد، همگی از نقاط مبهم این قانون است که با توجه به پیشینه سیاه آمریکا، اما و اگرهای بسیاری را بدنبال دارد.
در آن سوی این فرضیه مخالفانی نیز هستند. برخی از مخالفان این فرضیه را ناممکن و برخی دیگر آن را دور از عقل میدانند. پل کوشر، مدیر و دانشمند ارشد مرکز پژوهشی رمزنگاری و یکی از مهندسان پروتکل SSl 3.0 که در زمینه امنیت سابقهای طولانی دارد، بر این باور است که این فرضیه "از یک سو بیمعنی و از سوی دیگر غیرعملی و وحشتناک است." او در ادامه میگوید که کلید قطع اینترنت "یک سلاح بیفایده است... شبکههایی مانند اینترنت در انجام بسیاری از امور نقشی حیاتی دارند. اگر زمانی با یک کلید قطعش کنید منجر به صدمات جبرانناپذیری خواهید شد و بعید بدانم اصلاً از این کار منفعتی ببرید.... شاید من زیادی بدگمان هستم، اما برداشت من این است که این فرضیه ریشه در تکنولوژی-هراسی دارد... من به شما قول میدهم اگر چنین امکانی وجود یابد هر هکر نوجوانی سعی خواهد کرد که سر در آورد چگونه آن را فعال کند." وی در جای دیگری از مصاحبه جلوگیری از حمله سایبری با قطع اینترنت را مانند "تلاش برای جلوگیری از یک انفجار به وسیله یک انفجار به مراتب مهیب تر" میداند." "پرسشی که پیش میآید این است که آیا اصلاً شرایطی وجود دارد که کسی بخواهد کل اینترنت را قطع کند؟ ... بنا به دلایل فنی و سیاسی، هیچ لایحهای مشابه با یک "کلید قطع اینترنت" هرگز به امضا نخواهد رسید.
در کتابی این نویسنده تقریباً ناشناس آمریکایی راجع به بیوگرافی باراک اوباما گفته شده است که همسرش میشل اوباما او را به خاطر شکست از رقبایش در راهیابی به مجلس سنا بی لیاقت خطاب و او را تهدید به طلاق کرده بود.
«ادوارد کلین» نویسنده این کتاب که در حال حاضر در آمریکا انتشار آن ممنوع شده است، به نقل از دوستان میشل اوباما می نویسد وقتی باراک اوباما در سال 2000 میلادی نتوانست بر رقیب جمهوری خواهش «بابی راش» پیروز شود با برگه های طلاق میشل برای جدایی روبرو می شود.
در این کتاب ممنوعه با عنوان «آماتور» کلین همچنین از دوستان همسر رئیس جمهور فعلی آمریکا نقل می کند که بعد از این شکست آنها درباره طلاق جلساتی با وکلایشان برگزار می کنند ولی به دلایلی از این کار منصرف می شوند. در این کتاب که محتوای آن شامل 200 مصاحبه با دوستان و همکاران میشل و باراک است، گفته می شود در همان ابتدا اوباما برای عدم جدایی به میشل اصرار می کند ولی با پاسخ های سرد همسرش روبرو می شود.
میشل در آن زمان اعتقاد داشت که باراک خانواده اش را در وضعیت خطرناکی از نظر اجتماعی و اقتصادی قرار داده است و به همین خاطر به این نتیجه رسیده بود که جدایی از یک سیاستمدار شکست خورده راه حل بهتری است. در کتاب بر اساس گفته های دوستان نزدیک میشل نوشته شده است که وی آینده فرزندانش را در زندگی با باراک در خطر می دیده است. از سویی باراک اوباما به واسطه دوستان قابل اعتمادش با میشل درباره طلاق و عواقب آن صحبت کرده است و او را از این کار منصرف می کند. در کتاب کلین که هیچ وقت مجوز انتشار در آمریکا دریافت نکرد مطالبی محرمانه درباره این آورده شده است که بیل کلینتون، رئیس جمهور سابق آمریکا نیز اوباما را آماتور و غیر حرفه ای خطاب کرده و اعتقاد داشته او نمی تواند در سطح یک رئیس جمهور کارها را مدیریت کند.
در این میان طرفداران اوباما کتاب و نویسنده اش را محکوم کرده اند و کلین را مثل یک ماده رادیواکتیو خطاب می کنند که هر کسی به او و کارهایش نزدیک شود به طور حتم آلوده خواهد شد. در این انتقادها که دفتر کاخ سفید نیز شامل آن می شود نویسنده به دروغ پردازی متهم شده است. اریک شولتز، سخنگوی کاخ سفید به رسانه ها می گوید کلین با نوشتن این کتاب ثابت کرد که به راحتی می تواند تاریخ را تحریف کند و به خاطر فروش بالای کتابش مطالبی از آن بنویسد که هیچ وقت روی نداده است.
در یکی از فصول کتاب درباره انتخابات سال 2000 کلین گزارش می دهد که اوباما آنقدر افسرده شده بود که دوستانش هر لحظه از خودکشی باراک نگران بودند. همه امید باراک اوباما به شرکت در انتخابات جدید و برگشت میشل بوده است. کلین می نویسد جیم رینولدز یک مدیر بازاریابی در انجمن آفریقایی های ساکن شیکاگو بعد از ملاقات با اوباما توانست کمی او را تسکین دهد. خلاصه ای از گفتگوهای وی با باراک اوباما در کتاب آورده شده است:
« در جلسه کوتاه هنگامی که مشغول نوشیدن قهوه بودیم اوباما دائم خودش را می خورد. او به رینولدز گفت که میشل من را ناامید کرده است و نمی دانم چه کار باید کنم. رینولدز می پرسد چه کار می خواهی بکنی؟ اوباما می گوید: نمی خواهم چیزی را به همسرم تحمیل کنم. می خواهم کاری کنم او به من افتخار کند ولی نمی دانم چه جوری ولی می دانم می توانم در سیاست موفق شوم. می خواهم دوباره برای مجلس سنا کاندید شوم.»
اوباما در نهایت در سال 2004 توانست وارد سنای آمریکا شود و همسرش تعهد بیشتری نسبت به زندگی شان پیدا کرد.
روزنامه واشنگتن پست در مطلبی نوشت: فرمانده امریکایی نیروهای ناتو در افغانستان بر آن است تا از سمت خود کناره گیری کند.
به گزارش روزنامه، "جان کربی" سخنگوی پنتاگون اعلام کرد که ژنرال جرج آلن قرار است اوایل سال آینده پست خود را در افغانستان رها کرده و فرماندهی نیروهای آمریکایی در اروپا را بر عهده بگیرد.
جان کربی در عین حال افزود: تصمیمات نهایی درباره واگذاری پست در افغانستان یا آینده فرماندهی اروپا اتخاذ نشده است و درواقع این تصمیم نهایی تلقی نمی شود.
آلن در طول دوره خدمت پر تنش خود در افغانستان به گفتگوهای طولانی مدت در باره توافقنامه امنیتی با دولت این کشور کمک کرد و در عین حال وی هم اکنون ناظر خروج اولیه نیروهای آمریکایی از کشور بشمار می رود.
وی همچنین ماموریت نیروهایی آمریکایی را از استراتژی مقابله با شورشها و تمرکز بر نظارت و حل اختلاف، به یک ماموریت محدودتر آموزش ارتش افغانستان و ستیزه جویان طالبان تغییر داد.
در صورتیکه کاخ سفید آلن را نامزد فرماندهی نیروها در اروپا بکند سنای آمریکا در کنگره نیز باید آن را تائید کند.
پنتاگون اعلام کرده که یکی از دلایل موفقیت اردوی امریکا در عملیاتها و ماموریت ها استفاده از نیروی ذهنی و بویایی سگها بوده است. این سگها در اردو دارای رتبه و درجه نظامی نیز هستند و با توجه به میزان موفقیت شان در عملیات ها تشویق می شوند و ارتقای درجه می شوند. نشریه فارین پالیسی گزارشی تهیه کرده درباره کارکرد این سگها در عملیات نظامی امریکا.
استفاده از سگ در اردوی امریکا سابقه ای یکصد ساله دارد و در جنگ های داخلی و جنگ جهانی اول از آنان استفاده شده است اما تا سال 1942 استفاده از سگ ها در اردوی به طور رسمی اعلام نشد. امروزه تنها در عراق و افغانستان 2800 سگ به همراه اردوی امریکا در عملیات ها شرکت دارند و امروزه سگهای دست آموز اردو تبدیل به یکی از بخش های جدایی ناپذیر اردوهای امریکا شده اند. سگها قادرند از چتر نجات استفاده کنند و مسافت زیادی را در آب شنا کنند. عکس بالا سگی را در حال پرش از هلیکوپتر نظامی در آبهای خلیج مکزیکو را نشان می دهد
سگها نقش ویژه ای در نیروهای هوابرد اردو دارند و از سال 1930 استفاده از آنها در عملیات هوایی آغاز شد. اخیرا رکورد پریدن سگ اردوی از هواپیمای نظامی امریکا با چتر و در فاصله 31 هزار چایی زمین شکسته شد. این سگ متعلق به نیروی های ویژه Navy Seals است که عملیات کشتن بن لادن را اجرا کردند
سگها در نیروی نظامی امریکا مستقر در عراق نقش ویژه ای در عملیات های ردیابی دارند و مهمترین کاربرد آنها به خاطر حس قوی بویایی شان است. سگها دارای 225 میلیون گیرنده بویایی در بینی شان هستند و مرکز دریافت بو در مغز سگها 40 برابر بزرگتر از این مرکز در انسان است. در عملیات جستجو برای یافتن صدام حسین در عراق سگها کمک بزرگی در یافتن محل اختفای او داشتند. سگها می توانند از طریق بینی شان ببینند!
در عملیات های تعقیب و گریز در مکانهای شهری با شبه نظامیانی که از خان ها برای جنگ چریکی استفاده می کنند، این سگها با قابلیت ردیابی و فرار و مخفی شدن به موقع از دید دشمنان می توانند نقش ستون پنجم و نفوذی را در نیروهای متخاصم ایفا کنند. در این عکس سگی برای فیلم برداری و تعیین موقعیت مکانی دشمن که داخل خان های پناه گرفته اند دیده می شود. وی با ردیابی بو به سمت دشمن می رود و با دوربینی که به پشت وی نصب شده نیروهای اردو را از آنچه در ساختمان می گذرد آگاه می کند.
این سگها ارزش فراوان دارند. عکس سگی که در بالا می بینید یکی از بهترین سگهای دست آموز اردوی امریکاست و حدود 86 هزار دلار ارزش دارد. هرچند طبق قانون فروش آنها ممنوع است و باید تا آخر عمرشان در اردوی باشند.
این سگها تنها برای عملیات ردیابی و کشتن دشمن تربیت نمی شوند بلکه در برخی موارد اردو نیاز دارد تا دشمن را زنده دستگیر کند و به همین دلیل برخی از سگها تنها برای دستگیری مظنونین به کار می روند و آموخته اند که آسیب زیادی به نیروی دشمن نزنند. این سگها بیشتر از نژاد آلمانی "ژرمن شپرد" هستند که فکشان قادر است 400 تا 700 پوند فشار وارد کند. در عکس فوق مربی تربیت سگ در حال آموزش این سگها در ولایت قندهار است
.
سگهای اردو با مربیشان ارتباط بسیار خوبی دارند و این امر برای اطاعت پذیری و کسب آموزشهای نظامی لازم است. نیروهای طالبان همیشه در تلاش هستند تا این سگ ها را بکشند و این امر به دلیل کارایی بالای این سگها است. از این سگها همچنین برای یافتن بمب های کنار جاده ای و بمب هایی که در کنار ریل ها کار گذاشته می شود، استفاده می کنند.
برخی از سگهای اردو فقط به منظور یافتن بمب آموزش می بینند. در سفر باراک اوباما رییس جمهور امریکا به آسیا تنها 30 سگ یابنده بمب به همراه اوباما به آسیا سفر کردند و در هتلهای پنج ستاره اسکان یافتند. این سگها حتی توانسته اند شخصی را که به خود بمب بسته و آماده عملیات انتحاری بوده را در چندین مورد قبل از اینکه شخص بمب گذار موفق به اجرای عملیات انتحاری شود پیدا کنند. این سگ در ولایت قندهار در حال یافتن بمبهای کار گذاشته شد در یک دیوار است.
بعد از ورود سگ به عملیات نظامی اردوی امریکا در افغانستان، سخنگوی اردوی این کشور اعلام کرد که میزان موفقیت اردو علیه طالبان افزایش یافته است. پنتاگون در سال 2009 اعلام کرد که بعد از شش سال و صرف هزینه 19 میلیارد دالری برای یافتن تکنولوژی مناسب برای یافتن بمب، هنوز سگها مطمئن ترین وسیله برای یافتن بمبها هستند.
از دو سال پیش به این سو تعداد سگهای اردو در افغانستان و عراق توسط اردوی امریکا افزایش چشمگیری یافته و این افزایش بدون تلفات نیز نبوده است. تا کنون 170 سگ در عملیات های نظامی کشته شده اند. سگهایی که کمترین ارزش برآورده شده آنها 20 هزار دالر است. تنها در افغانستان اخیرا 35 میلیون دالر دیگر برای پرورش این سگها به بودجه نظامی اردوی امریکا در افغانستان افزوده شده است
جنایتکاران مکزیکی 49 جسد بدون سر را در بزرگراهی نزدیک شهر شمالی «مونتری» این کشور تخلیه کردند.
این امر زنگ خطری برای دولت مکزیک در جهت مبارزه برنامهریزی شدهتر برای مقابله با خشونت روزافزون در این کشور است.
اجساد 43 مرد و 6 زن با دست و پاهای بریده در این بزرگراه بر روی هم انباشته شده بود.
دولت اعلام کرد|: گروه گانگستری «زتاس» مسولیت این کشتار بیرحمانه را تقبل کرده است.
این قتل عام به دنبال وقوع کشتارهای وحشیانه دیگر در شمال این کشور رخ داد.
در درگیری بین نیروهای پلیس بنگلادش و مخالفان دولت بیش از 200 تن زخمی شدند.
نزدیک به 150 تن از این افراد در شهر بندری چیتاگونگ زخمی شدند.
اعتراضات مردم به دنبال ناپدید شدن یکی از رهبران مخالف دولت تشدید شده است.
رهبران احزاب مختلف خواستار باز پس دادن «الیاس علی» که به مدت یک ماه مفقود شده، هستند.