تبلیغات
تبلیغات
آمار بازدید
کل بازدید :
افراد آنلاین :
| |
وب : | |
پیام : | |
2+2=: | |
(Refresh) |
<-PollItems->
<-PollName->
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 17424
بازدید هفته : 144542
بازدید ماه : 162586
بازدید کل : 952470
تعداد مطالب : 3740
تعداد نظرات : 98
تعداد آنلاین : 1
تبلیغات
لشکر جنگوی یکی از سازمان های تروریستی در سطح پاکستان میباشد که توسط حلقات نظامی و استخباراتی آن کشور بوجود آمده، این سازمان در سال 1996 تأسیس و رهبری آنرا ریاض بسرا، اکرم لاهوری و ملک اسحاق به عهده دارند و دفاتر مختلفی در پاکستان منجمله در منطقه جنگ و شهر کراچی در اختیار داشته و مراکز آموزش های نظامی و هراس افگنی آنها در مناطق مربوط به وزیرستان موقعیت دارد و این سازمان توسط نظامیان پاکستانی به منظور از بین بردن رهبران شیعه و نیز حمله بر حسینیه های شیعیان در پاکستان ایجاد و فعالیت می نماید.
به این ارتباط رسانه های منطقه ای و جهانی حتی تلویزیون خصوصی جیو نیوز طی خبری اوضاع امنیتی ایالت بلوچستان پاکستان به خصوص منطقه لیاری این ایالت را رو به وخامت گزارش داده و افراد مربوط به لشکر جنگوی به دستور نظامیان پاکستان بر مراسم مذهبی فرقه های شیعه ، ترور و کشتار شخصیت های مهم هزاره و بلوچ و حتی لشکر جنگوی قتل هزاره ها را جایز دانسته که این امر انسان مسلمان را متعجب می سازد.
به هر صورت در هر کشور حقوق تمام اتباع نظر به قوانین ملی و بین المللی همسان و مساوی میباشد و از نظر حقوق بشری نیز هیچگونه تبعیض میان شهروندان نباید وجود داشته باشد، ولی متأسفانه طی هفته های گذشته دیده شده که در پاکستان بالای هزاره ها قیودات سختی از جانب حکومت پاکستان اتخاذ گردیده و جنگ های فرقه ای نیز توسط آنها دامن زده میشود که روزانه شاهد کشته و زخمی شدن ده ها تن از افراد بیگناه مربوط ملیت هزاره در شهرهای مختلف پاکستان بدون هیچ موجب قانونی و شرعی میباشیم.
در ایالت بلوچستان آنقدر عرصه از جانب پنجابی های این کشور برای سایر باشندگان تنگ شده و مانند بردگان و اسرای جنگی برخورد می نمایند مردم بلوچستان در ساختار سیاسی این ایالت شرکت ندارد و مفاد منابع زیرزمینی آن به شمول گاز به جیب پنجابی ها میریزد و خود ساکنان بلوچ خیلی فقیر و نادار هستند. خوشبختانه قوم بلوچ از سالها بدین طرف از حق خود به نحوی دفاع نموده که قبلاً نواب اکبر بگتی در رأس این فعالیت ها قرار داشت که از جانب پنجابی ها کشته شد چنانچه در حال حاضر براهمداغ بگتی این فعالیت را انجام میدهد برعلاوه جوانان بلوچ و بلوچ نشنل پارتی در این اواخر فعالیت های خویش را بر ضد پنجابی ها آغاز نموده اند.
مقوله معروف است که گویند حق داده نمی شود، باید آنرا گرفت، بناً بلوچها و هزاره ها که همواره زیر استبداد و ظلم پنجابی ها قرار دارند برعلیه این مظالم می باید به پا خیزند و با خیزش های مردمی حقوق حقه خویش را تصاحب نمایند. در غیر این صورت زمان برده بودن و بردگی از ظهور اسلام به این طرف به پایان رسیده است و به نظر میرسد که تا کنون در پاکستان فرهنگ و تمدن قبل از اسلام میان پنجابی ها حاکم است.
بااحترام
مرتضی جواد
یک نظر سنجی تازه در آمریکا نشان می دهد که حمایت مردم این کشور از جنگ افغانستان به پایین ترین سطح رسیده است.
براساس این نظر سنجی تنها 27 درصد آمریکاییان از جنگ افغانستان حمایت می کنند و 66 درصد دیگر مخالف حضور نیروهای این کشور در افغانستان اند.
مخالفان جنگ افغانستان گفته اند حضور نیروهای خارجی هیچ کمکی به تامین امنیت و ثبات در افغانستان نکرده و ادامه ی این جنگ نتایج مثبت در پی نخواهد داشت.
فوزیه سادات، یک عضو مجلس سنای افغانستان، در درگیری با دو سناتور دیگر توانست یکی از آنها را مجروح سازد.
در مجلس سنای کشور خانم فوزیه سادات زمانی بر حمیرا نعمتی حمله ور شد که گفته شده خانم نعمتی دو روز پیش در جلسهی عمومی مجلس سنا گفته بود به دلیل تکمیل نشدن نصاب کمیسیونهای این مجلس، سناتور پرونده دار در صدر کمیسیون قرار میگیرد.
بر بنیاد گفته های منبع یادشده، درگیری فیزیکی میان فوزیه سادات و خانم نعمتی، پس از چاشت روز گذشته در مقر مجلس سنا به وقوع پیوست و با مداخلهی سایر سناتوران و محافظان امنیتی مجلس سنا، پایان یافت.
منبع علاوه کرد که امبولانس شورای ملی خانم نعمتی را که گفته شده جراحت برداشته بود، برای تداوی به شفاخانه منتقل ساخت، اما نام شفاخانه مشخص نشده است.
گفته شده که خانم سادات بر یک سناتور دیگر نیز حمله کرده بود و بسیاری از اعضای مجلس سنا، محافظان امنیتی و کارمندان دارالانشای مجلس سنا شاهد این صحنه بوده اند.
با اینحال، خانم نعمتی در تماس با 8 صبح در حالیکه برخورد لفظی با خانم سادات را تایید کرد، اما گفت که به وی کدام آسیبی نرسیده است و در خانهی خود بسر میبرد.
خانم نعمتی همچنین انتقالش را به شفاخانه رد کرد، اما گفت که انتقاد اعضای مجلس سنا از یکدیگر چیزی معمول بوده است.
این درحالی است که خانم فوزیه سادات پیش از این نیز از سوی ادارهی دادستانی متهم به همکاری با یک گروه آدم ربا شده، اما وی هرگونه دستداشتن در پروندهی آدمربایی را رد کرده است.
مناطق مختلف جهان از ويژگيهاي گوناگوني برخوردارند و قادر به پرورش استعدادهاي خود در زمينههاي بخصوصي هستند.
تلگراف در گزارشي به بررسي دليل برتري برخي كشورها بر برخي از حوزهها از پزشكي گرفته تا رياضيات و آشپزي پرداخته است؛ تحليلي كه البته تا حد زيادي، سليقهيي و بازتاب دهنده نظرات نويسندگان اين رسانه انگليسي است؛ با اين حال خواندن اين گزارش شايد چندان هم خالي از فايده نباشد.
آشپزی: نروژ و سوئد
طي 10 سال گذشته كشور نروژ بر دو رقابت بسیار مورد توجه آشپزي جهان يعني «المپيك آشپزي» و «بوكيز دور» تسلط داشته است. با توجه به سه امتياز مدال طلا، دو امتياز نقره و يك امتياز برنز، نروژ تاكنون با 14 امتياز در صدر جدول بوده و سوئد 13 امتيازي و فرانسه 11 امتيازي پس از آن قرار دارند.
آرايش مو و زيباييدرماني: فرانسه و كره
طبق آمار رقابت دوسالانه بينالمللي ورلدااسكيل(مهارت جهاني)، فرانسه در قرن گذشته توانسته جايگاه اول بهترين آرايش مو را به دست آورد كه در پي آن كشورهاي كره جنوبي و فنلاند قرار ميگيرند.
طيق اين گزارش در سالهاي اخير نيز درمانگران زيبايي انگليسي در ميان بهترينها قرار داشتهاند.
- سوادآموزی و توان محاسباتی: شانگهاي چين
نتايج بررسيهاي اخير در مورد سواد رياضياتي نوجوانان 15 ساله شانگهاي توسط برنامه ارزیابی بینالمللی دانشآموزان نشاندهنده دستاوردهاي بسيار جالب و چشمگيري بوده است.
اين پژوهش كه در 65 كشور و منطقه در سراسر جهان انجام شده بود، نشان داد كه بيش از 25 درصد دانشآموزان چيني در سطح بالا بوده و قادر به حل مسائل پيچيده رياضياتي هستند. در بخش خوانش نيز 19 درصد از دانشآموزان 15 ساله شانگهاي توانستند به امتياز بالا دست يابند. در حاليكه ميانگين سايرين حدود هشت درصد بود.
اين دستاورد احتمالا به دليل نظم و انضباط بالاي مدارس چيني و استفاده از شيوه يادگيري طوطيوار است.
معماري: انگلستان
در قرن حاضر انگليس توانسته جوايز بيشتري را در رقابت «پریتزکر» و مدالهاي طلاي سلطنتي معماري نسبت به كشورهاي ديگر مانند سوئيس و هلند دريافت كند. «هري ريچ»، مدیر اجرایی موسسه سلطنتي معماران، دليل موفقيت انگليس را آموزش معماري اين كشور دانسته است كه به وسعت فكر دانشجويان كمك ميكند.
همچنين اين كشور از دانشجويان خارجي زيادي در اين رشته برخوردار بوده و حدود 28 درصد از وروديهاي اين رشته غير انگليسي هستند.
رياضيات: فرانسه و روسيه
از سال 1990، 22 تن برنده مدال «فیلدز» شدهاند كه در رشته رياضي مانند نوبل است. 13 برنده از دو كشور روسيه و فرانسه بوده و با وجود تعداد برنده بيشتر روسها (هفت برنده)، به دليل نسبت جمعيت كشورها اين عنوان به فرانسه ميرسد.
«سدريك ويلاني»، برنده مدال فيلدز 2010، رياضي را يك راه انتزاعي مشاهده جهان دانسته كه با ذهنيت فرانسويها مطابق است. وي اظهار كرد: ما جبر را بر همه چيز اعمال ميكنيم.
در اين ميان موسسات نخبه نيز كمك زيادي كردهاند. فارغالتحصيلان برترين مدارس فرانسه به مدارس عاليه ميروند و به طور سنتي آنها را به صورت دانشمندان برتر، دولتمردان و روساي جمهور آموزش ميدهند.
فرانسويها استعداد رياضياتي خود را وارد بازارها نيز كردهاند. رتبههاي مدارس بازرگاني فاينشنال تايمز نشان داده كه فرانسه در توليد متخصصان مهندسي مالي در جهان پيشگام بوده و شش موسسه از 10 موسسه برتر داراي رشتههاي مالي به اين كشور تعلق دارد. از اين رو اين كشور ميتواند مدعي حاكميت بيچون و چرا بر ماليه كمي باشد كه در حدود نيمي از تجارتهاي مالي دخالت دارد.
ساختمانسازي: كره جنوبي و سوئيس
بهترين ساختمانسازهاي جهان در كره جنوبي هستند. با تركيب تمام مهارتهاي ساختمانسازي در رقابت بينالمللي ورلداسكيلز از جمله لولهكشها، برقكارها، دكوراتورها و آجرچینها، كره جنوبي در جايگاه اول جهان قرار داشته و كشورهاي سوئيس، آلمان و اتريش در جايگاههاي بعدي قرار ميگيرند.
به گفته سيمون بارتلي، رئيس رقابت بينالمللي ورلداسكيلز، يك تغيير در جامعه باعث اين پيشگامي در كره جنوبي شده است. دولت كره، صنعت و حركت متحد باعث نيروي كار ماهر اين كشور شده است. اين توسعه تمركز در مهارتها باعث رشد كره از يك كشور فقير به يك اقتصاد روبهرشد شده است.
كشورهاي سوئيس، آلمان و اتريش نيز با آموزشهاي كاري مشابه نتايج خوبي كسب كردهاند. مراكز آموزشي مجهز براي تجربه عملي، آموزشگاههاي حرفهيي با پايه دانشگاهي، عوامل نظري و جايگاههاي كاري در اين كشورها وجود دارد.
همچنين كشورهايي مانند آلمان به وجهه كار احترام ميگذارند؛ بنابراين زماني كه سه سال زمان در كاري مانند آجرچيني صرف شده، براي آن اعتبار قائل ميشوند.
علوم رايانه: كاليفرنياي آمريكا
جاي تعجب نيست كه طبق يك ارزيابي در مورد يك سوم از 10 دانشگاههاي برتر جهان در رشته علوم رايانه، كاليفرنيا بر رتبهبندي هر سه دانشگاه مورد نظر تسلط دارد.
اين در حالي است كه در خود كاليفرنيا در اين مورد ترديد وجود داشته و هند و چين را مقدمتر ميدانند! طبق ارزيابيها، چين و هند در حال گسترش بخش هاي خود بوده و از يك درصد نخبگان خود كه در چين به ميزان 13 ميليون تن ميرسد براي دستيابي به جايگاههاي برتر استفاده ميكنند.
تحقيقات پزشكي:انگلستان، كانادا و استراليا
برندگان جوايز وولف، نوبل و لاسكر در زمينه پزشكي نشاندهنده بيشترين اكتشافات پزشكي بوده كه 29 جايزه را از سال 200 دربرميگيرد. اين در حالي است كه با به ميان آمدن نسبت جمعيت، اين آمار تغيير كرده و كشورهايي مانند انگليس، كانادا و استراليا قرار ميگيرد.
اين درحاليست كه انگليس نيز با منابع محدود خود بسيار زيركانه در اين زمينه عمل كرده است. دانشگاه آكسفورد در رتبهبنديهاي تايمز هاير اجوكيشن براي موضوعات باليني، پيشباليني و بهداشت رتبه نخست را دارد. در علوم زيستپزشكي نيز از ميان 13 دانشمند برنده جايزه نوبل، 9 نفر انگليسي بودهاند.
از شايع ترين حوادث تلخ و روزمره در سراسر كشور افزايش ربودن و قتل هاي انسانهاي بيگناه مي باشد. بطورنمونه طی روزهای گذشته درخبرها آمده بود که مقامات امنیتی خوست جسد یک زن را در ولسوالی علیشیرخیل به دست آوردند....
بنابه گفته فرمانده پولیس این ولایت نیروهای امنیتی در محل، جسد این زن را در حالی کشف و به دست آوردند که سر وی از تنش جدا شده بود.درگزارش دیگر طی روزهای گذشته آمده بود که بیش از 150 دانشآموز لیسۀ دخترانۀ مرکز ولسوالی رستاق ولایت تخار، پس از آن مسموم شدند که از آب آشامیدنی که توسط نل به این مکتب میآمد، نوشیده بودند.
شايد بتوان گفت كه تاريخ كشور هرگز چنين شاهد سير صعودي ربايش و قتل ومسموم نمودن نبوده است. هر چند كه وقوع ربايش و قتل در زندگي جمعي امروزه ، خصوصا با پچيدگي ها و فاكتور هاي درهم تنیده اجتماعی قابل پيش بيني است. حتي در مدرن ترين شهر ها و با ثبات ترين كشور ها نيز گاه زماني چنين وقايعي رخ ميدهد. اما نكته قابل نگراني و تهديد جدي براي افغانها اينست كه شيوع ربودن افراد ، كه شامل بزرگ سال ، جوان ، كودك ، زن ، تاجر، كارمند دولت ، كارگر و افراد عادي ، در جامعه بدل به يك قاعده گرديده است . يعني اگر روزي در يكي از شهر ها فردي مورد ربايش قرار نگرفت و در آن شهر قتلي رخ نداد بايد تعجب نمود.
عكس العمل هاي بوجود آمده در برابر چنين جنايات غير انساني مختلف مي باشد. مقامات حكومتي كه مسئول تامين امنيت جامعه مي باشد فقط به ذكر ارائه گزارش از واقعه و بيان اينكه قضيه تحت تعقيب قرار دارد و عاملين آن مورد پيگرد مي باشند بسنده مي نمايند ؛ بالا ترين حد احساس مقامات در چنين قضايا اينست كه ممكن است دچار عواطف گرديده و دست به جيب برده چند پيسه اي را بعنوان غرامت و تسلي خاطر بازماندگان حادثه بپردازند ! اما آيا به راستي چنين بي توجهي ها و يا عكس العمل هاي عاطفي و غير جدي مي تواند از تكرار وقوع چنين جنايات و مجازات جانيان راه موثر به نظر مي رسد ؟
از سوي ديگر اكثريت رسانه ها نيز متاسفانه با درشت نمايي و سعي در بهره برداري تبليغاتي از مخدوش شدن بيش از حد روان جامعه و گسترش روحيه نا امني در جامعه و خانواده غفلت مي ورزند. آنچه براي چنين رسانه هايي مهم به نظر مي رسد جلب و جذب خوانندگان با عناوين درشت است كه اشاره به قضاياي جنايي دارند مي باشد. از جانب ديگر توده هاي مردم اند كه يا آماج چنين جنايات گسترده و سازمان يافته مي شوند و يا اينكه مظلومانه و بي پناه شاهد و ناظر چنين جناياتي مي باشند. زيرا هيچ مرجعي نيست كه فرياد و داد دل خود را به آن برسانند ؛ اختيار و تواني هم در آنان باقي نمانده است كه خود در پي دفاع و حفظ موجوديت خويش برآيند.
به راستي ريشه اين قضاياي جنايي در كجا نهفته است؟ چرا در برابر چنين موجي گسترده از جنايت عكس العمل جدي صورت نمي گيرد؟ آيا جامعه و حكومت بدان حد فرتوت و بيچاره گرديده اند كه هيچ اقدام پيشگيرانه را نمي توانند اتخاذ نمايند؟ چرا عامیلين و مسببين چنان جنايات وحشتناك به كيفر مجازات نمي رسند؟ چگونه است كه پخش يك خبر و يا بكار بردن يك كلمه و واژه اي كه به مذاق مسند نشينان تنگ نظر خوش نمي آيد عكس العمل فوري نشان داده مي شود و فرياد فروپاشي وحدت ملي سرداده مي شود ! وحدت ملي كه هرگز در تاريخ افغانستان عينيت نيافته است. اما در برابر چنين جنايت وحشتناك كه بنياد و اساس زندگي جمعي و امنيت كشور را به مخاطره انداخته است گوش ها كر و تصميم ها سست و چشم ها نابينا مي گردد؟
از ديدگاه صاحب نظران و نخبگان جامعه در وقوع هر پديده مربوط به جامعه و سياست احتمالا عامل و يا عوامل متعددي دخالت دارد. يعني هيچ پديده اي بصورت اتفاقي نمي تواند بوجود آيد. مهم آنست كه عامل و يا عوامل چنان پديده هايي به درستي مورد شناسايي قرار گيرد و پس از آن نسبت به آن كنش مناسب نشان داده شود.
در پي يابي پديده شوم و نامطلوب ربايش و قتل انسان هاي بيگناه در كشور تا جايي كه نشانه ها و روايت ها حكايت دارد از علت واحد سرچشمه نمي گيرد ، بلكه در آن علل و زمينه هاي متعدد دخالت دارند. حوادث بوقوع پيوسته درباره ربايش و قتل انسان هاي بيگناه در كشور حاكي از آنست كه دست هاي مختلف و راز هاي بسياري در عقبه آن قرار دارد. به مفهوم ديگر اينكه فلسفه و علت اصلي ربودن انسان ها از هر طيف و طبقه اي كه هستند كه در این میان سرنوشت برخي از آنان بقتل نيز مي انجامد گاه ممكن است ناشي از يك عمل دزدانه سرچشمه گرفته باشد.
يعني اينكه فردي بقصد دزدي و بدست آوردن پول دست به ربودن و يا قتل بزند. زمان ديگر احتمال دارد كه مسئله دزدي اصلا در ميان نباشد ، بلكه اهداف اقتصادي كلان ( باند هاي مافيايي اقتصادي ) در ميان باشد. هدف از انجام چنين جناياتي توسط گروههاي مافيايي آنست كه رقيب خود را از سر راه برداشته و يا او را وادار به عقب نشيني از صحنه رقابت نمايند.
احتمال دیگر اینست که مسایل سیاسی و یا باند های مافیایی سیاسی در قضیه قرارداشته باشند. اینان یا برای هموار نمودن راه از موجودیت رقیب خود دست به چنین جنایاتی می زنند و یا بقصد ایجاد فضای رعب و وحشت و گل آلود کردن آب جنایت می آفرینند.
آنچه در این میان هم چنان مغفول مانده مسئولیت حافظان نظم و امنیت جامعه است. آنان که در موقعیت قانون گذار و مجری قانون و ایجادکننده نظم وثبات در کشور می باشند حساسیت کمتری ازخودنشان میدهند .
این مسئله سبب گردیده است که جنایتکاران باجرأت وجسارت بیشتر دست به جنایت بزنند. آنچه در این مختصر می توان بعنوان عوامل و یا زمینه های آدم ربایی و وقوع قتل های اخیر یاد کرد عبارتند از : ضعف دستگاههای حکومتی بعنوان مجری قانون می باشد. آنان در اجرای قانون آنچنان مماشات و سهل انگاری ازخودبخرج میدهند که اهمیت وجایگاه رعایت قانون کاملا از چشم جامعه و کارگزاران فروافتاده است. بنابراین درجامعه ای که قانون حاکم نباشد سنگ روی سنگ بند نخواهدشد.
ضعف دیگردردستگاههای قضایی وعدلی است. دادگاههای افغانستان یگانه دادگاههای جهان است که در آن مجرمین باقاطعیت به تبرئه خود پرداخته و از موضوع تعقیب نهادهای عدلی و قضایی اطمینان خاطر دارند. تابحال کمترین توجه نسبت به محاکمه ومجازات جنایتکاران صورت گرفته و در مواردی جنایاتکاران اصلی توانسته با استفاده از عوامل نفوذی پر قدرت در دستگاه حکومتی خود را نجات دهند .
مثال روشن آن تیمور می باشد. ضعف دیگر دراین مورد ناتوانی پولیس می باشد. این ضعف هم از لحاظ ساختار اداری وکنترل کننده می باشد و هم از لحاظ اینکه پولیس افغانستان بسیار کم تجربه و نیز به دلیل فقر و بیکاری جامعه اکثرا افراد فاقد توانایی و انگیزه در آن جذب شده اند. بنابر این در مجموع می توان گفت که دستگاه پولیس افغانستان در مقابله با جنایتکاران و قاتلین ناتوان و ضعیف عمل می نماید.
از جانب دیگر جامعه هم در برابر امنیت و ثبات خود مسئولیت دارد. متاسفانه به دلیل فقدان آگاهی لازم مردم هم در زمینه مقابله با جنایتکاران از خود همکاری و حس همدردی لازم را نشان نمی دهند. به همین دلیل عوامل یاد شده به شکل پیچیده و در هم تنیده سبب گردیده است که مسئله اختطاف و قتل افراد بیگناه افزایش یابد. تا زمانیکه که در موارد یاد شده تغییرات همه جانبه و عمومی رونما نگردد به مشکل می توان امیدوار که بود که در میزان جرایم سازمان یافته کاهش بعمل آید.
همه ما این احساس را داریم که وسایل امروزی مانند گذشته با دوام نیستند و مرور زمان تا حد زیادی از بازدهی آنها می کاهد. از طرفی لوازم الکتریکی که به صورت مداوم استفاده می شوند، تا حدی نابودی محیط زیست را هم در بر دارند. اگر چه نمی توان گفت که مشکل از کارخانه ها است و یا از مصرف کنندگان. اما به هرحال همه ما می توانیم با نگرشی بهتر، از میزان آسیب های وارد شده به محیط زیست، کم کنیم.
همیشه احتیاج به وسایل برقی، یکی از دلایل خرید آنها محسوب نمی شود. شاید داشتن یک وسیله جدید و پیشرفته که به تازگی در بازار آمده، بیشتر ما را به خرید آن ترغیب کند، تا نیاز به آن وسیله. گاهی اوقات نیز وسایل خریداری می شوند تا باعث راحتی کار می شوند. همه این دلایل باعث شده که سالانه حدود 25.5 میلیون تن وسایل بادوام مصرفی دور ریخته شود!
اگر شما هم میخواهید که با کمی تغییرات کوچک و داشتن یک رویکرد متفاوت، عمر وسایل خود را افزایش دهید و این رقم را پایین آورید، ادامه مطلب را از دست ندهید.
زمانی که شما یک وسیله خوب را می خرید، آخرین قدم منطقی را برداشته اید. اما با این حال نمی دانید که چقدر در این معامله به شما ضرر رسیده و هرگز نمی توانید مطمئن شوید که وسیله شما چه مدت عمر مفیدی خواهد داشت.
حفظ و نگهداری منظم: تنها وسایل شما نیستید که به مراقبت و نظافت مناسب و همیشگی نیاز دارند. مطمئن شوید که از روی دفترچه راهنما، راه های تمیز کردن و مراقبت از وسیله تان را به خوبی مطالعه کرده اید. برخی کارهای معمول برای تمیز کردن می توانند شامل این موارد باشند: تمیز کردن منافذ خشک کن، گردگیری موتور یخچال یا استفاده از یک ماده طبیعی تمیز کننده مانند سرکه برای تمیز کردن ماشین ظرفشویی. چنین کارهایی علاوه بر بیشتر کردن عمر وسیله شما، میزام مصرف انرژی آنها را هم بهینه می کند.
استفاده بیش از حد: همیشه از یخچال، ماشین لباسشویی یا ماشین ظرفشویی، بیشترین استفاده صورت می گیرد. راه تعادل در استفاده از وسایل را پیدا کنید و همیشه به آن پایبند باشید. واقعا احتیاجی نیست که برای شستن تعداد انگشت شماری لباس از ماشین لباسشویی استفاده کنید و این همه آب و انرژی را هدر دهید؛ در ضمن به پارگی و سائیدگی لباسهای تان نیز فکر کنید. شستن دو سه تکه ظرف با دست، علاوه بر صرفه جویی در مصرف آب و انرژی، ورزش مناسبی هم برای سوزاندن کالری اضافی غذایی است که نوش جان کرده اید.
تعمیر و مرمت کردن: شما هیچ وقت اتومبیل خود را به دلیل فرسودگی لاستیک هایش بیرون نمی اندازید. لطفا همین روش را برای وسایل خانه هم در پیش بگیرید. اگر ماشین لباسشویی شما با صدای مضحکی شروع به کار می کند، سعی کنید عیب آن را پیدا کرده و تعمیرش کنید. این کار باعث می شود آن را دیرتر به زباله دانی حواله کنید.
اگر وقت وداع با یک وسیله برقی است، قبل از اینکه با یک لگد آن را به آشغالی بیندازید کمی بیشتر فکر کنید و مطمئن شوید تمام گزینه های ممکن را مد نظر قرار داده اید.
زباله ها: اینگونه فکر نکنید که چون این وسیله دیگر برای شما قابل استفاه نیست، شخص دیگری نیز نمی تواند از آن بهره ببرد. قبل از ارسال وسایل خود به زباله دانی، یک آگهی در روزنامه محلی بدهید و مطمئن شوید که فرد دیگری نیست تا اسباب قدیمی شما را خریداری کند. شاید اسباب کهنه شما برای دیگران یک گنج باشند!
اهدا کردن وسایل قدیمی: حالا که در فکر خرید وسایل جدید هستید، چرا اسباب قدیمی منزل را که به کارتان نمی آید، به نیازمندان و مراکز خیریه اهدا نمی کنید.
بازیافت: اگر واقعا وسایل تان انتهای راه هستند، بازیافت آنها را فراموش نکنید. پیدا کردن یک مکان که وسایل برقی شما را بازیافت کرده و دوباره از آنها وسیله جدیدی بسازد، گزینه بسیار مناسبی است. البته شاید یافتن چنین مکانی در ایران کمی سخت باشد، اما غیرممکن نیست. گاهی اوقات شرکت های تولید کننده وسایل بازیافتی شما را تحویل می گیرند (مانند برنامه بازیافت موبایل در نمایندگی های نوکیا) و حتی برخی شرکت ها، آنها را با وسایل جدید و مدرن تعویض می کنند.
وسایل برقی کالاهای باارزشی هستند و از طرفی شاید سازگار کردن آنها با محیط زیست کمی دشوار و یا نا ممکن باشد. تعهد و توجه مهربانانه به زمین به این معنا نیست که به طور کامل شیوه زندگی مان را تغییر دهیم. شاید تنها لازم باشد کمی نگاه مان را عوض کنیم.
شما چه پیشنهادی برای استفاده صحیح و بهتر از وسایل دارید که با سلامت این کره خاکی بی نوا سازگارتر باشد؟
در این اواخر تعدادی از زندانیان طالبان از محبس پایگاه نظامی بگرام توسط نیروهای امریکایی بگونه مخفی و بدون هماهنگی با دولت افغانستان رها شده اند. که این امر مشکل آفرین و نهایت خطرناک بوده و نیز درد سرهای تازه ای را هم برای مردم افغانستان به دنبال دارد.
زیرا با این عملکرد از یک طرف به حاکمیت قضایی افغانستان که مطابق آن باید حکم برائت و یا مجرمیت متهمین توسط محاکم ذیصلاح کشور صادر گردد توجه نشده و از جانبی هم جنایتکارانی که با عالمی از مشکلات و مصرف هزینه های هنگفت مالی بازداشت می شوند دوباره بدون کدام دستآورد خاصی رها میگردند و از سوی دیگر این مسئله بارها به تجربه گرفته شده که اشخاص و افراد زندانی که از قید رها شده اند دوباره به صفوف مخالفین برگشته اند و با قصاوت و بی رحمی بیشتر نسبت به گذشته علیه نیروهای امنیتی و افراد ملکی قرار گرفته و این بار هر کدام خون ده ها تن افراد بیگناه دیگر را ریخته اند.
به گونه مثال چند سال قبل یکی از فرمانده هان مشهور طالبان بنام ملاعبدالقیوم ذاکر که در زندان به سر میبرد و تعهد نموده بود که پس از رهایی به زندگی عادی و صلح آمیز برمیگردد ولی پس از آزاد شدن از زندان دوباره در رأس گروپ های مسلح مخالف دولت قرار گرفته و در اولین اقدام جنایتکارانه اش در ولایت جنوب غربی کشور ده ها انسان بیگناه را با دستان خود به قتل رسانیده است.
نیروهای بین المللی مبارزه علیه ترویزم و در رأس کشور امریکا می باید در حصه تعیین و سرنوشت مجرمین و زندانیان در مطابقت با قوانین نافذه افغانستان عمل نمایند. زیرا با تطبیق عادلانه قوانین هم مجرمین بگونه درست به سزای اعمالشان میرسند و هم افراد بیگناه ملکی که از جانب آنها به مشکلات و مصائب بیشماری روبرو بوده اند دیگر از شرشان رهایی می یابند.
همچنان این امر زمینه تطبیق عادلانه قانون و اعتماد مردم را به سیستم عدلی و قضایی کشور فراهم میسازد.
الیاس قاضی زاده
اگر به گلها علاقه مند هستید یا برای مراسمی خاص قصد گلآرایی دارید، رعایت 10 نکته زیر کمک میکند گلهای شما عمر بیشتری داشته، شادابتر به نظر برسند: **گلها را فورا داخل آب قرار دهید. به محض رسیدن به خانه یا دریافت گلها، ظرفی را پر از آب ولرم کرده، بعد از اضافه کردن مواد نگهدارنده گل، آنها را داخل آب بگذارید. **ساقه گلها را ببرید. با استفاده از یک چاقوی تیز 2.5 سانتیمتر از ساقه گلها را ببرید. این کار (به خصوص اگر گل را تا زمان گلآرایی به حال خود رها کرده باشید) به جذب بهتر آب توسط ساقهها کمک میکند. **از آب گرم استفاده کنید. آب گرم به باز شدن کامل غنچه سفت گلهایی مانند رز کمک میکند. قبل از گلآرایی، گلها را یکی دو روز داخل آب باقی بگذارید. ** از فوم استفاده کنید. فوم، گل را در جای خود ثابت نگه میدارد و باعث میشود گل عمر طولانیتری داشته باشند. قبل از آن که فوم را به اندازه گلدان یا سبد مورد نظر ببرید، 15 دقیقه آن را داخل آب خیس کنید. روی فوم هر چند روز یک بار آب بریزید. ** برگهای اضافه ساقهها را ببرید. قبل از گلآرایی ساقهها را مرتب و هر برگی که داخل آب قرار میگیرند را قیچی کنید. **گلها را انتخاب کنید. هنگام گلآرایی، ابتدا گلهای بزرگ و سنگین را انتخاب کنید تا هنگام کار مطمئن شوید در هر جهت، فضای مساوی و یکنواختی برای گلآرایی وجود دارد. دور گل را با غنچه و گلهای کوچکتر طوری پر کنید که فضای کافی بین ساقهها وجود داشته باشد تا گلها بیشتر جلوه کنند. سعی کنید گلهایی با شکلهای متفاوت و ارتفاع مختلف را به دسته گل خود اضافه کنید. **به ارتفاع گلها توجه کنید. سعی کنید ارتفاع دسته گل شما 1.5 برابر ارتفاع گلدان باشد. همچنین دور محور اصلی را با شاخههای کوتاهتر پر کرده و تعادل ایجاد کنید. از گلهای متفاوت ولی همرنگ استفاده نمایید تا نتیجه بهتری داشته باشید. **دور گل را پر کنید. ازبرگهای پهن و شاخههای دارای برگ برای پر کردن دور گلها استفاده کنید. از برگهای همیشه سبز به عنوان تزیین لبه گلدان استفاده کنید. **گلها را در جای مناسب قرار دهید. گلها را دور از آفتاب و گرمای رادیاتور قرار دهید. گهگاه از ته ساقهها بریده و داخل گلدان آب بریزید.
هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا در سفر سه روزه به کشور هندوستان اظهار داشته که کشورش با هراس افگنی مبارزه جدی نموده و در نظر دارد شبکه القاعده را نابود سازند.
وی علاوه می دارد که ایمن الظواهری رهبر شبکه القاعده و ملامحمد عمر رهبر گروه طالبان در پاکستان به سر میبرند. اما حنا ربانی کهر وزیر خارجه پاکستان در مورد اظهار میدارد که القاعده دشمن مشترک پاکستان و امریکا است و رهبر القاعده در پاکستان حضور ندارد و اگر امریکا ادعا دارد که ایمن الظواهری در پاکستان زندگی دارد باید در مورد محل اختفای آن معلومات خویش را با پاکستان شریک سازد.
کشور پرورش دهنده تروریزم پاکستان (با حمایت غربی ها و عرب ها) هیچگاهی واقعیت ها را بازگو نمی نماید. بگونه مثال اسامه بن لادن نزدیک به یک دهه در پاکستان با سه فامیل و فرزندان اش زندگی داشت اما آن کشور تا زمان کشته شدن موصوف در مورد موجودیت و حضور وی لب به سخن نگشود و بعد از کشته شدن آن مقامات نظامی پاکستان اظهار بی خبری نمودند. اگر به قول خانم کهر در مورد موجودیت و مکان الظواهری به پاکستانی ها اطلاع دهد این اشتباه بزرگی خواهد بود به دلیل اینکه به محض باخبر شدن وی را از یک محل به مکان دیگر انتقال خواهند داد.
بااحترام
عبدالباصر"منصوری"